2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
ياداشتي پيرامون تحول در حوزه هاي علميه
کد خبر: ٩٣ تاریخ انتشار: ٢٧ دي ١٣٩٣ - ٠٧:٣٤ تعداد بازدید: 2489
صفحه نخست » عمومی » مقالات
ياداشتي پيرامون تحول در حوزه هاي علميه

تحول در بسياري از بخش هاي حوزه علميه امري ضرورري به شمار مي آيد اگر چه در اين تحول حفظ پايه هاي اصلي حوزه كه همان اجتهاد و روش فقه جواهري و تحصيل بر مبناي علم آموزي نه مدرك گرايي باشد بايستي به تمام معنا و مفهوم، محافظت و مراقبت گردد و دستخوش تغييرات بنيان برانداز نشود.


پس مقصود از تحول،  دگرگوني در مقصد و هدفگذاري حوزه علميه نيست،  بلكه تحول براي ايجاد راهكارهايي تازه جهت بهره برداري بيشتر و رسيدن آسانتر به هدف و كارايي بيشتر در در مراحل مختلف است.

چرا که مقصود و هدف از تحصيل در حوزه علميه آشنايي با علوم ديني و علوم اهل البيت (ع) در حد و اندازه اي که بتوان احکام و مسايل دين اسلام و مکتب تشيع را استخراج نمود و در هدايت جامعه بشري تاثير گذار گرديد و پر واضح است که اين هدف تغيير پذير و تحول پذير نخواهد بود و چنانچه کسي سخن از تحول در اين جهت را بر زبان براند به طور قطع و يقين نادرست انديشيده و ناصحيح سخن گفته است زيرا مطابق عقل و انديشه هاي عقلاني استراتژي ها هر گز تحول نمي پذيرد بلکه تاکتيک ها قابليت تغيير و تحول دارند.

در اي نوشتار به بخش هاي مهمي که ضرورت تحول در آن ها احساس مي شود را متذکر مي شوم:

1 - تحول در امر آموزش :

الف) تحول در آموزش هاي صرفا علمي و روي آوردن به آموزش هاي علمي و كاربردي.

ب) - تحول در محوريت آموزش كه تا به امروز تنها بر مبناي فقه و اصول قرار داشته و ساير مباحث در جايگاه جانبي تلقي مي شود كه اين روند امروزه مي تواند آسيبي بزرگ براي حوزه علميه به شمار آيد چرا كه در عرصه عمومي نه اجتهاد مطالبه عمومي مردم از روحانيت تغيير يافته و از پرسشهاي فقهي و شرعي به پرسش هاي كلامي و توحيدي روي آورده است و چون و چراي هاي كلامي در نسل جوان بيشتر از پرسش هاي فقهي است و بعلاوه ذستيابي مردم و نسل جوان به پاسخ هاي فقهي آسانتر است تا پاسخ ها ي كلامي .

 از اين رو توجه به مساله علم كلام آنهم بر محور احاديث و قرآن كريم و پرداختن به آموزش علم كلام به صورت يك درس اصلي امري ضروري مي باشد.

ج) روي آوردن به تدريس متون حديثي و ترويج فقه الحديث در حوزه ها ي علميه.

د) ايجاد رشته هاي تخصصي با محوريت نياز سنجي عمومي جهت اغناي مخاطبان و پاسخگويي به مطالبه عمومي در بخش هاي مختلف.

ه) توجه به آموزش غير حضوري و آموزش از راه دور براي ايجار توسعه در بهره گيري بيشتر علاقه مندان به علوم حوزوي.

و) توجه به فقه حکومتي و تدريس درس نامه ولايت فقيه در حوزه هاي عليمه به صورت توانمند سازي طلاب در عرصه پاسخگويي به شبهات مطروحه در باره آن.

ز) توجه به آموزش علم و فن مناظره بويژه در مباحث اعتقادي جهت ايجاد جبهه ي توانمند و قوي در دفاع از مکتب تشيع.

 

2 - تحول در امر تبليغ:

يکي ديگر از بخشهايي که ضرورت تحول در آن احساس مي شود بخش تبيلغ است چرا که تبليغ رسالت عمده طلاب و دانش آموخته هاي حوزه ها ي علميه به شمار مي آيد که در صورت غفلت از آن ، مي توان گفت حوزه از يکي از رسالت هاي مهم خود غافل شده است.

اما روند تبليغ در حوزه هاي علميه تا به امروز بگونه تاسيس شده که از دو جهت دچار آسيب زدگي است:

الف) از جهت اينکه از همه ظرفيت تبليغي حوزه علميه استفاده نشده و تنها  بخشي از آن مورد استفاده است و تاثير گذاري فراواني که در جهان اسلام از اين روند قابل مشاهده است حکايت م يکند که توانمندي حوزه علميه در عرصه تبليغ بسيار فراوان است ولي مورد بهره برداري کامل قرار نگرفته است.

و جالب توجه است که آنچه تا به امروز در حوزه هاي علميه انجام شده ،  تبليغ خود جوش بوده نه از يک مسير نظام مند کارشناسي شده ، اگر چه در ساليان اخير تلاش هاي فراواني در ساماندهي مساله تبليغ صورت گرفته اما هنوز در ابتداي راه و مسير قرار داريم و در پيش رو نيز مسير بسيار طولاني را مشاهده مي کنيم.

از اين رو به تبليغ خو جوش تعبير مي نمايم و بعضا خود جوشي نيز به انگيزه هاي گوناگوني بوده و هست که يکي از آنها ، انگيزه رفع نياز مادي است كه به محض مرتفع شدن نياز مادي ارزش خود را از دست مي دهد.

ب) آسيب زدگي تبليغ از جهت نابساماني تربيت مبلغ و توزيع مبلغان در عرصه کشور و حهان اسلام است.

البته نابساماني تبليغ به خاطر اين نيست که تبليغ متولي ندارد بلکه از کثرت توليت آن است که همه خود را متولي آن مي دانند ولي کمتر کسي زير بار مسئوليت آن مي رود.

از اين رو به نظر مي رسد متولي تبليغ در جهان اسلام نيز بايستي حوزه علميه باشد چرا که هماهنگي توليد و توزيع مي تواند تاثير گذاري بيشتري را ايجاد نمايد.

حوزه علميه که منبع اصلي توليد و تربيت مبلغ است از همگان بهتر مي داند و مي تواند در توزيع مبلغ نيز موثر باشد زيرا در اين صورت توزيع مبلغ نيز به صورت تخصصي و کارشناسي شده انجام خواهد گرفت نه به صورت فله اي و به محاسبه کارشناسي .

البته پرواضح است که مقصود از حوزه علميه و ورود در عرصه توزيع مبلغ ، بخش هاي تابعه و مرتبط با حوزه هاي عليمه است نه مديريت مستقيم آن.

از اين رو نکاتب را در امر تبليغ يادآور مي شوم:

 الف) آموزش مساله تيليغ با ايجاد رشته هاي تخصصي تيليغ در حوزه هاي غير از قم و مشهد براي طلاب دوره سطح و آغاز گران عرصه تبليغ.( در اين عرصه بيشتر بايستي حوزه هاي علميه شهرستانها مورد نظر قرار گيرد)

ب) آموزش شيوه ها ي نوين تبيلغ و نوآوري در شيوهها ي سنتي به رغم حفظ شاكله اصلي تبليغ سنتي.

ج) تهيه متون قوي و مورد نياز تليبغي براي سطوح مختلف مبلغان.

د) برگزاري دوره هاي آزمون ضمن خدمت براي مبلغان در قالب آزمون هاي مكاتبه اي با محوريت متون مورد نياز تبيلغ در هر سال و شرط نمودن براي اعزام دوباره به تحصيل موفقيت در آزمون قبل. 

ه) اجبار ي كردن هجرت هاي تبليغي براي  طلاب سطح در دروه ها ي عمومي حوزه كه در بخش هاي تخصصي ورودي ندارند و تنها به حضور در يك درس و استراحت امتفا مي كنند و از شهريه و خدمات حوزه برخوردار مي شوند .

يعني تصويب يك دوره تبليغي براي هر طلبه اي كه بخشي از تحصيلش را گذرانده و ادامه تحصيل نيز براي او يك امر اشتغالي و وقت پر كردن به شمار مي آيد . به طور مثال طلبه اي كه دوره ده ساله حوزه را گذارند و توان ورود به دوره ها ي تخصصي تدريس و يا تحقيق وپژوهش و يا غيره را نداشت دوره اعزام پنج ساله تبلغي جزئي از برنامه ها ي حوزه براي او باشد.

و البته نخبگان حوزه نيز نبايد در اين طرح مورد غفلت قرار بگيرند بلكه متناسب با وضعيت آنها بايد مورد استفاده قرارگيرند و در يك جمله خروجي حوزه بايد منظم و حساب شده باشد.

و) تدوين طرح جامع تبليغي از سوي حوزه عليمه و با همكاري اركان تبليغي در سطح كشور از قيبل دفتر تبليغات و سازمان تبليغات و غيره.

00 - ايجاد تحول در تبليغ از شيوه هاي سرگرمي به تبليغ محتوايي و تکليفي.

00 - تحول از تبليغ در آمدي به تبليغ رسالتي.

00 - تغيير و تحول در شيوه هاي تبليغ انذاري به شيوه هاي تبشيري.

00 - تحول تبليغ جسته و گريخته به تبليغ هدفمند.

00 - ترويج استفاده از متون روايي و قرآن در امر تبليغ به جاي طرح مباحث غير ديني.

00 - تقويت قدرت پاسخگويي به شبهات و پرسشها در مبلغان.

00 - ترويج منابر و کرسي هاي تبليغ کلامي به جاي تبليغ اخلاقي و فقهي.

00 - تلاش براي خروج مبلغان از بي توجهي به مسايل جامعه اسلامي و جهاني و انقلاب اسلامي.

ز) تعيين راهکاري کارشناسي شده براي ارزيابي مبلغان در حين تبيلغ و رعايت تناسب حوزه جغرافيايي حضور مبلغ.

 

 


Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب
صفحه اصلی | تماس با ما | آرشیو مطالب | جستجو | پيوندها | گالري تصاوير | نظرسنجي | معرفی استاد | آثار و تألیفات | طرح سؤال | ایمیل | نسخه موبایل | العربیه
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه