خطبه اول: 94/10/18
توصیه به تقوی:
عن معاذ عن رسول الله(ص) قال: يا أيها الناس اتخذوا التقوى تجارة يأتكم الرزق بلا بضاعة ولا تجارة ، ثم قرأ : ( ومن يتق الله يجعل له مخرجا ويرزقه من حيث لا يحتسب ) . كنزالعمال. ج 3 ص 96 رقم 5666.
موضوع: سبک زندگی اسلامی، (سبک اقتصادی زندگی)، (بازار و تجارت رکن مهم اقتصاد اسلامی) (بازار پر رونق اسلامی مرکز رشد عقلانی جامعه)
اینکه در اسلام بازار به عنوان مکانی با ارزش و یا شاید بتوان گفت مقدس و ارزشمند از آن یاد شده و به آن توصیه شده است، به خاطر آثار و برکاتی است که م یتواند در جامعه بوجود آورد و در روند رفتاری جامعه موثر واقع شود.
از این رو یکی از نقش هایی که بازار و تجارت در بازار از آن برخوردار است ، تقش آن در رشد عقلانی و فکری جامعه است، چرا که بازار و تجارت و خرید و فروش نیازمند عقل و تعقل است یعنی تاجر قبل از تجارت باید در کارش و شیوه های آن و عاقبت آن و سودآوری آن تعقل کند و این امر هرچه توثعه پیدا می کند به تعقل بیشتری نیازمند خواهد بود.
تجارت و اثر آن در رشد عقل اجتماعی
امام صادق (ع) میفرماید: التجارة تزید فی العقل.وسائل، ج 12، ص 4.
یعنی تجارت، موجب رشد و شکوفایی عقل میگردد.
ترک تجارت عقل اجتماعی را تضعیف می کند
امام صادق(ع) در حدیثی فرمود: ترک التجارة ینقص العقل. تهذیب، ج 7،ص 2 .
ترک داد و ستد از بینش و عقل انسان میکاهد.
امام صادق(ع) فرمود: لا تترک التجارة فان ترکها مذهبة العقل. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 415.
خرید و فروش را ترک نگویید، زیرا ترک آن از بین برنده عقل است.
تاجری که دست ازتجارت بردارد
اسباط بن سالم میگوید: امام صادق (ع) درباره معاذ کرباس فروش پرسیدند. گفته شد که او تجارت را ترک کرده است. فرمود:
عمل الشیطان، ان من ترک التجارة ذهب ثلثا عقله، أما علم ان رسول الله صلی الله علیه و آله قدمت عیر من الشام فاشتری منها واتجر فربح فیها ما قضی دینه. تهذیب، ج 7، ص 4.
یعنی رفتاری شیطانی انجام داده است. زیرا هر که داد و ستد را ترک گوید، دو ثلث بینش اجتماعی خود را از دست داده است. آیا نمیداند که رسول خدا (ص) هنگامی که کاروانی از شتران شام رسید، از آنان جنس خرید و با آن داد و ستد نمود و در آن سودی پیدا کرد و قرض خود را ادا نمود.
امام صادق و ثروتمند خانه نشین
عن أبي الفرج القمي ، عن معاذ بياع الأكسية قال : قال لي أبو عبد الله ( عليه السلام ) : يا معاذ أضعفت عن التجارة أو زهدت فيها ؟
ابو فرج قمی از معاذ عبا فروش روایت م یکند که او گفت: امام صادق (ع) به من فرمود: یا معاذ أضعفت عن التجارة ام زهدت فیها؟
یعنی ای معاذ! از کار و کسب و داد و ستد ناتوان شدهای یا بیرغبت گردیدهای؟
قلت : ما ضعفت عنها وما زهدت فيها.
گفتم: نه ناتوان شدهام و نه به آن بیرغبت گردیدهام.
قال(ع) : فمالك ؟ قلت : كنا ننتظر أمرا وذلك حين قتل الوليد وعندي مال كثير وهو في يدي وليس لاحد علي شئ ولا أراني آكله حتى أموت.
حضرت فرمود: پس تو را چه شده است؟ گفتم: در انتظار دستور شما بودم. زیرا مال بسیاری در اختیارم باقی مانده و از کسی هم دینی نزد من نیست و فکر نمیکنم در طول زندگی خود بتوانم همه آنها را مصرف کنم.
حضرت فرمودند: لا تترکها فان ترکها مذهبة للعقل، اسع علی عیالک و ایاک ان یکونوا هم السعاة علیک.
تجارت را ترک مکن که ترک تجارت، از بین برنده عقل است، در مورد خانواده خود، سعی و کوشش کن و مبادا که آنان برای تو تلاش کنند.تهذیب، ج 7، ص 2. الكافي ج 5 ص 148 ح 6.
حذيفة بن منصور ، عن معاذ بن كثير بياع الأكسية قال : قلت لأبي عبد الله ( عليه السلام ) : إني قد هممت أن أدع السوق وفي يدي شئ .
معاذبن کثیر میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم که تصمیم گرفتهام، حال که مال فراوان دارم، دست از کسب و کار بردارم.
حضرت فرمودند: اذا یسقط رأیک و لا یستعان بک علی شیی. وسائل الشیعه: ج 12، ص 7. الكافي ج 5 ص 149.
بنابراین نظر و رأی اجتماعی تو بیارزش خواهد شد و از تو برای هیچ کاری کمک گرفته نخواهد شد.
خطبه دوم: 94/10/18
توصیه مجدد به تقوی
مناسبتها:
1 - روز شنبه 19 دی ماه سالروز قيام خونين مردم قم در اعتراض به مقاله ساواك عليه حضرت امام خميني(ره) (1356 ه ش)
2 - روز 21 دی ماه سالروز ترور و شهادت احمديروشن از شهداي هستهاي بهدست ايادي منافقين كوردل (1390 ه ش).
3 - بیانات مقام معظم رهبری در جمع ائمه جمعه سراسر کشور.
مقام معظم رهبری در این دیدار دو دو بخش سخن گفتند که به قطعاتی از آنها اشاره می کنم.
الف) نماز جمعه قرار گاه ایمان، تقوا، بصیرت و اخلاق است
معظم له نماز جمعه را اینگونه تعریف کردند،
فرمودند: نماز جمعه يك قرارگاه است؛ قرارگاه ايمان، قرارگاه تقوا، قرارگاه بصيرت، قرارگاه اخلاق. از تعبير قرارگاه نبايد ما وحشت بكنيم، چون قرارگاه جزو تعبيرات و اصطلاحات مربوط به جنگ و مبارزه و اينچيزها است. خب، اين جنگ وجود دارد، بر ما تحميل شده - ما درحال جنگيم، منتها جنگ نظامي نيست؛ جنگ معنوي است، جنگ اعتقادي و ايماني است، جنگ سياسي است- همچنانكه در دفاع مقدّس هشت سال بر ما جنگ را تحميل كردند.
در ادامه فرمودند: نماز جمعه قلب فرهنگي هر شهر است؛ مركز فرهنگي هر شهر، نماز جمعه است.
با این بیان مغظم له معلوم می شود که ارتباط با نماز جمعه ارتباط با قرار گاه فرهنگی ایمان و تقوا و بصیرت و اخلاق است و جدایی از آن نیز جدایی از آنها است.
پس ارتباط مردم با نماز جمعه بسیار مهم و دقیق است که باید مورد توجه قرار گیرد.
بدانیم حضور در نماز جمعه فقط حضور سیاسی صرف نیست بلکه حضوری آمیحته با ایمان و تقوا و سیاست است که همه آنها نیاز زندگی است و محرومیت از آن محرومیت از نیازهای زندگی خواهد بود.
ب) انتخابات
محور دوم سخنان معظم له موضوع انتخابات بود که نکات بسیار مهمی را به طور اجمالی بیان فرمودند که البته تفصیل آن در آینده نیز بیان خواهد شد، لکن این مورد شروع بیانات معظم له در باره انتخابات سالجاری است که یک بخش مهم از این سخنان توجه اطمینان بخشی نسبت به سلامت انتخابات بود
مرض عدهاي در نامطمئن نشان دادن انتخابات
يك بيان صريح و روشن رهبر معظم انقلاب در مورد انتخابات اين بود كه عدهاي از افراد مريضالقلب از مدتي قبل از انتخابات بر طبل نامطمئن بودن انتخابات ميكوبند و مدعي اين ميشوند كه نگران آن هستند كه انتخابات سالم نباشد و بايد انتخابات سالم برگزار شود! اين در حالي است كه اينان به بهانه ابراز نگراني در مورد سلامت انتخابات، در واقع اطمينان عمومي به سلامت را نشانه گرفتهاند و در پي ايجاد حالت عدم اطمينان هستند.
فرمودند: انتخابات را نبايد خراب كرد. بعضيها خوششان ميآيد و كأنّه عادت دارند كه از نزديكي انتخابات، دائم بر كوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند؛ عادت كردهاند. اين خيلي عادت بدي است، مرض بدي است، چرا؟ انتخابات انتخابات سالمي است. ممكن است در هر انتخابي، يك تخلّفي در يك گوشهاي انجام بگيرد؛ اين ممكن است، هميشه هم از اين قبيل اتّفاق ميافتد - خب در كارهاي خود ما هم، كارهاي شخصي و عمومي و خصوصيمان ممكن است تخلّفاتي اتّفاق بيفتد - امّا تخلّفاتي كه نتايج انتخابات را تغيير بدهد، مطلقاً وجود ندارد؛ تخلّف سازمانيافته مطلقاً وجود ندارد؛ عدم رعايت مسؤولان دولتي و غيردولتيِ انتخابات ابداً وجود ندارد.
از اوّل انقلاب تا حالا هم همينجور بوده؛ مسؤولان، مسؤولانه به مسائل انتخابات پرداختهاند و همهي دولتهايي كه در اين بين بودهاند. دولتهايي كه آمدهاند و رفتهاند، بعضيها از لحاظ گرايشهاي سياسي 180 درجه با هم تفاوت داشتهاند امّا رفتار همهي آنها در مورد انتخابات، رفتار درستي بوده. نبايد كسي ادّعا كند كه در اين انتخابات خيانت شد يا تقلّب شد.
بخش دوم سخنان انتخاباتی ایشان مربوط به حق الناس بودن انتخابات است و ایشان چند نکته را یادآور شدند.
1 - رعايت حقالناس در پذيرش داوطلبان صالح
معظم له تاکید فرمودند که باید در مورد حق الناس بودن انتخابات به عنق آن رسید که برای رسیدن به عمق آن مصادیقی را بیان فرمودند.
يك مطلب، مطلب حقّ داوطلب است؛ يكي از حقوق مردم، رعايت حقّ اين داوطلبي است كه ميآيد و وارد اين ميدان ميشود و نامزد انتخابات ميشود كه اگر آدم صالحي است، ما او را رد نكنيم، ميدان بدهيم به اينكه او بيايد.
2 - رعايت حقالناس در رد داوطلبان ناصالح
نقطهي مقابلش هم همينجور است؛ اگرچنانچه آدم ناصالحي است، راهش ندهيم؛ اگرچنانچه در اين مجلس - حالا چه مجلس خبرگان، چه مجلس شوراي اسلامي، چه در هرجايي كه انتخابات هست - آدمي باشد كه صلاحيّت قانوني ورود در اينجا را نداشته باشد و ما از اين اغماض كنيم، صرفنظر كنيم، رعايت نكنيم، دقّت نكنيم و او وارد بشود، اين هم باطل كردن حقّ مردم است، خراب كردن حقّ مردم است؛ اين هم ضدّ حقّالنّاس است.
با این بیان توجه داشته باشیم که تایید صلاحیت ها و رد صلاحیت ها هر دو از جمله حق الناس است نه فقط یک طرف قضیه را بگوییم و بقیه را رها کنیم.
در باره تایید صلاحیت ها نیز اشتباه گرفته نشود ، برخی ها مطلب را اشتباه می گیرند و به خطا می روند
دو جهت داریم : الف) احراز صلاحیت. ب) احراز مجرمیت.
در جایی که می خواهیم کسی را محکوم کنیم و به او اتهامی وارد کنیم باید این اصل برائت را حاکم نماییم ، یعنی اصل بر متهم نبودن است تا جایی که دلیل محکمی داشتخه باشیم بر اتهام و مجرم وبدن او، و تا دلیل محکم بر جرم او پیدا نکردیم او از جرم تبرئه شده است.
اما در بخش دیگر که تایید صلاحیت افراد برای تصدی یک پست و یک مسئولیت و یک مقام مهم و نقش آفرین همانند خبرگان رهبری و یا مجلس شورای اسلامی که نمی شود با اجرای اصل برائت تایید کرد، بلکه اینجا باید احراز شود صلاحیت او یعنی باید دلیل محکم بر صلاحیت او پیدا کرد و مادامی که این دلیل یافت نشده صلاحیت او را تایید کردن کار نادرستی است و در حقیقت تضییع حق مردم است، زیرا مردم به این مطمئن هستند که مسئولان در مناصب خود نشسته اند و مراقب هستند که صلاحیت ها درت احراز شود و وقتی شما درست بررسی نکنید به حق التاس مردم توجه نکردی و حق مردم را تضییع نموده ای.
این نکته در باب عمل به روایات معصومان (ع) نیز همچنین است، یعنی وقتی می خواهیم به حدیثی که یک نفر نقل کرده عمل کنیم و فتوا بدهیم باید صلاحیت او را احراز کنیم و دلیل داشته باشیم که او انسان خوب و صادق و موثقی هست تا با گفته او حکم هدا را بیان نماییم. و چنانچه مجهول بود و برا ی ما وثاقت وی ثابت نشد هرچند هم فرد بزرگی باشد حرف او را کنار می گذاریم و البته او را نیز متهم نمی کنیم
حالا شما مردم این را در باره مسئولیت های اجرایی و مهمتر از آن در این دوران نیز پیاده کنید.
البته این نکته را باید توجه کرد که احراز نشدن صلاحیت یک فرد ملازم با مجرمیت او نیست و جامعه نباید او را به دیده اتهام بنگرد.
3 - رعايت حقالناس در امانتداري در آراء
فرمودند: يكي از ابعاد ديگر حقّالنّاس بودن، حفظ امانت است؛ آن كسانيكه آراء را در اختيار دارند، آن كسانيكه آراء را ميشمرند، آن كسانيكه ثبت ميكنند و گزارش ميكنند، آن كسانيكه جمع ميبندند و خلاصه آن كسانيكه ادارهي صندوقها بهعهدهي آنها است، بايد كمال امانت را رعايت كنند؛ يعني در اين زمينهها اندك تخلّفي، خيانت در امانت است.
4 - رعايت حقالناس در پذيرش نتيجه آراء
اما يك معناي مهم از حقالناس بودن انتخابات و راي مردم آن است كه وقتي مردم راي دادند، نتيجه راي آنها پذيرفته شود و كساني به بهانههاي واهي حقالناس را زير سؤال نبرند و خواهان ابطال آراء مردم نشوند. اين بُعد از حقالناس بودن انتخابات معمولا مورد توجه افرادي كه گاه شعار حقالناس بودن را تكرار ميكنند قرار نميگيرد و بهسادگي اين حق مهم مردم را زير سؤال ميبرند و يا با كسانيكه چنين حقالناسي را زير سؤال ميبرند همراهي ميكنند. ايشان در اينباره تصريح كردند: يك بُعد ديگر حقّالنّاس بودن، پذيرش نتيجهي قانوني انتخابات است؛ يعني وقتيكه به يك نتيجهاي رسيد و مراكز قانوني تصديق كردند كه اين است، پذيرش اين نتيجه حقّالنّاس است، ضدّ آنكاري كه در سال 88 انجام شد.
5 - رعايت حقالناس در فهرستهاي انتخاباتي
بُعد ديگري از مسأله حقالناس كه كمتر به آن توجه ميشود اين است كه در ارائه فهرستهاي انتخاباتي بايد حقالناس رعايت شود: «يك مسألهي ديگر، رعايت حق در سياهههاي پيشنهادي است؛ اين سياهههايي كه پيشنهاد ميكنند، فهرستهايي كه براي نامزدها ميدهند. آن كسانيكه اين فهرستها را ميدهند، واقعاً رعايت حق را بكنند؛ مسألهي رفيقبازي و جناحبازي و مانند اينچيزها را دخالت ندهند و نگاه كنند ببينند كه چه كسي واقعاً شايسته است؛ آن كسي را كه شايسته است بگذارند و به مردم معرّفي كنند. اين هم يك بخش و يك بُعد از رعايت حقّالنّاس است.»
6 - مردم به فهرستهاي قابل اعتماد توجه كنند
در همين رابطه رهبر معظم انقلاب متذكر شدند كه مردم به فهرستهاي قابل اعتماد توجه كنند و هر فهرستي شرايط لازم براي اعتماد كردن را ندارد: «يك بُعد ديگر اين است كه مردمي كه ميخواهند رأي بدهند، اعتماد كنند به آن مجموعههايي كه واقعاً قابل اعتمادند؛ بعضيها هستند كه قابل اعتماد نيستند؛ كَالَّذِي استَهوَتهُ الشَّياطين؛ گاهي اينجور نيست كه از روي صفا و واقعيّت و علاقهمندي به انقلاب باشد اساس كار، انقلاب است - و از روي علاقهمندي به انقلاب بيايند يك فهرست پيشنهادي را بدهند؛ نه، روي مقاصد ديگر - گاهي اوقات مقاصد فاسد - پيشنهادهايي ميدهند. مردم توجّه كنند و ببينند كه آن فهرستهايي را كه پيشنهاد شده است از كجا پيشنهاد شده؛ از طرف چه كسي پيشنهاد شده؛ آن كساني را كه مورد اعتمادند، قابل اطمينانند، قابل اعتمادند انتخاب بكنند. اينهم يكي از چيزها است.
3 - به شهادت رساندن ایه الله نمر باقر النمر توسط حاکم ستمگر و بی درایت آل سعود.
امام راحل در باره ال سعود پس از ماجرای سال 66 حج فرمودند
اگر می خواستيم به دنيا ثابت كنيم كه حكومت آلسعود، اين وهابيهاي پست بيخبر از خدا، بهسان خنجرند كه هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفتهاند، به اين اندازه كه كارگزاران ناشي و بياراده حاكميت سعودي در اين قساوت و بيرحمي عمل كردهاند، موفق نميشديم و حقا كه اين وارثان ابيسفيان و ابيلهب و اين رهروان راه يزيد، روي آنان و اسلاف خويش را سفيد كردهاند.
اجَعلْتُمْ سِقايَةَ الحاجِّ وَ عِمارَةَ المَسْجِدِ الحَرامِ كَمَنْ امَنَ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ جاهَدَ في سَبيلِ اللهِ لايَسْتَوُونَ عِنْدَ اللهِ وَ اللهُ لايَهْدِي القَوْمَ الظّالِمينَ». گويي آيه كريمه در همين عصر نازل شده و گويي براي آلسعود و امثال آلسعود در طول تاريخ و براي ملت مجاهد و بزرگ ايران و حجاج بيتالله الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است
خداوند تعالي ميفرمايد: شما كوردلان، آبرساني به حجاج و تعمير مسجدالحرام را با ارزش آناني كه ايمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده ميكنند، مساوي قرار دادهايد، حاشا كه اينان با شما مساوي نيستند و خداوند ستمگران را هدايت نميكند
آيا خداوند با ذكر «وَ اللهُ لايَهْدِي القَوْمَ الظّالِمينَ» نميخواهد بفرمايد خداوند سعوديهاي عصر را و تمام اعصار تاريخ را ستمگراني بيش نميداند كه قابل هدايت نيستند و خداوند آنان را هدايت نميفرمايد
اما نکته مهمتر این است که هدف اینها یعنی این حاکمان بی عقل و بی درایت در اجرای این قتل و اعدام به دنبال چه هدفی بودند و چه هدفی را تعقیب می کردند؟
با وجود اینکه می دانستند که چه پیآمدهایی خواهد داشت ، سه سال و اندی او را در زندان داشتند و اعتراضات ملت ها و علمای مسلمان را دیده و شنیده بودند.
بنابر این می شود چند هدف را بر شمرد.
1 - ترس آل سعود از بيداري و آگاهيهاي سياسي - اجتماعي مردم و تلاش برای حاكم نمودن فضاي رعب و وحشت عليه تمامي معترضان به ستوه آمده از جنايتها و جهالتهاي آلسعود.
2 -سرپوش گذاردن بر جنایتهای خودشان و سیاست های غلط آنها در موارد گوناگون د رجامعه جهانی و اقدام براي سرگرمسازي و انحراف افكار عمومي مردم منطقه و شهروندان عربستان از جنايتها و تدابير سوء خويش در پشتيباني از تروريسم تكفيري، تجاوز پرهزينه به يمن و جنايت عليه مردم منطقه بحرين كه جنگ مسلمان عليه مسلمان و عرب عليه عرب بهحساب آمده و بدون هيچگونه نتيجه مشخصي تنها بيكفايتي و بيتدبيري رژيم استبدادي و خشن آلسعود را به دنبال داشته است.
3 - نگراني آل سعود از آينده سياسي خويش و جلوگيري از تمركز شهروندان سعودي بهويژه نخبگان بر روي هزينههاي برآمده از بيتدبيري و اقدامات نسنجيده خود كه جنگ پرهزينه عليه يمن را با هزينه روزانه 250 ميليارد دلاري و كاهش درآمدهاي نفتي و غیره.
4 - احساس سرخوردگي و شكست و تلاش براي جبران آن، با نشان دادن چنگ و دندان و تظاهر به قدرت در برخورد با مخالفان براي جبران ضعفها و ناكاميها.
5 - آل سعود حذف شيخ نمر را حركتي در شطرنج گسترده، طولاني و پيچيده رقابت با ايران ميبيند. از اين منظر تنها عامل قابل تمسك رياض، موضوع فرقهاي و مذهبي است. هرچقدر تهران به كاهش تنش و اختلافات مذهبي ميان شيعه و سني تمايل دارد، رياض ترجيح ميدهد در اين آتش دميده و آنرا شعلهور سازد. آل سعود معتقد است اين قضيه باعث اتحاد كشورهاي سني عليه جمهوري اسلامي ايران ميشود و رهبري چنين اتحادي نيز بهطور طبيعي در دست عربستان خواهد بود.
6- رياض دهههاست طعم تلخ وجود شخصيت بزرگي همچون سيدحسن نصرالله را در كام خود احساس ميكند؛ مردي كه بسياري از سياستها و توطئههاي عربستان را در منطقه خنثي كرده است. براي عربستان، ظهور نصراللهي ديگر بههيچعنوان قابل پذيرش نيست. آنچه در نيجريه رخ داد و برخورد سختي كه با شيخ ابراهيم زكزاكي انجام شد و رياض از آن اعلام پشتيباني كرد نيز در همين راستا بود. اعدام شيخ نمر نيز خارج از اين چارچوب نيست. واهمه شديد آل سعود از ظهور شخصيتي همچون سيدحسن نصرالله، اينبار در خاك عربستان از اصليترين عوامل اجراي حكم اعدام شيخ نمر ميتواند باشد.
7- رياض از بابت واكنشهاي جهاني به اين اقدام جنونآميز خود نگراني ندارد، چرا که در موضوع اعدام شيخ نمر نيز دلارهاي نفتي آل سعود كار خود را خواهند كرد و دهان رسانههاي بينالمللي و منطقهاي، نهادهاي ناظر جهاني، سازمانهاي بينالمللي و اسلامي و سياستمداران را خواهند بست.
در نهایت ما ضمن محکوم کردن حرکت وحشیانه آل سعود در به شهادت رساندن این عالم بزرگ و مجاهد ، و ضمن ارج نهادن به حرکت های مردمی و اعتراضی نسبت به این اقدام شوم، که ا زاحساسات پاک مردم برخاسته است، اما حمله به اماكن ديپلماتيك عربستان در تهران و مشهد، را نیز کاری خلاف قانون و عامل بهانه جویی برخی کشور ها می دانیم.
از قطع رابطه عربستان با ایران اسلامی و برخی کشورهای دیگر نیز هیچ ناراحت نیستیم ، ما که یادمان نرفته خروج هماهنگ حدود 20 نماینده از کشورهای اروپایی ، که یکباره کشور ما را ترک کردند اما پس از مدتی با گوش های آویزان دوباره بازگشتند و در آن مدت هم ما برایمان فرقی نکرد، اینها که کشورهایی نیستند که بتوانند در سرنوشت ما موثر باشند بلکه برای پیدا کردن برخی از این کشورها نیز باید مدتی بر روی نقشه دنیا بگردیم تا سرزمین آنها را روی نقشه پیدا کنیم.
آنها وقتی آمدن ما خیلی متوجه آمدنشان نشدیم که حالا وقتی می روند توجهی داشته باشیم؛ اربابان آنها نتوانستند ضرری به ملت بزنند تا برسد به اینها.
ضرب المثلی است که می گویند گنجشکی بر روی درختی نشته بود ناگاه تصمیم گرفت که برهیزد به خیال خود برخاستن او برای درخت وحشت آفرین بود از این رو به درخت رو کرد و گفت مراقب باش که می خواهم پرواز کنم و از شاخه تو برخیزم، آماده باش!
درخت با کمال وقار و طمانینه نفسی کشید و گفت از آمدنت هم باخبر نشدم که حالا برای رفتنت مراقب باشم.
ملت ایران ملتی بزرگ است که با این رفتن و آمدن ها به خود نمی لرزد.